پيام
.:راشد خدايي:.
91/5/8
.:راشد خدايي:.
مرد مسن زير سايه نشسته و با يک سيگار ناقابل براي خدا شاخ و شونه ميکشد!
سرخي چشمان افيون زده اش خيال پيکار دارد.
خنده ام مي گيرد...
بي مروت لااقل سلاحت را محکم بگير...
نه؛ انگار خماري قوت انگشتانش را هم تباه کرده! سيگارش به زمين ميفتيد و تسليم...
.:راشد خدايي:.
ادامه در بچه مرشد دات کام:)