شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ پيريّ خود را -ناگهان- با چشم مي بينيد وقتي جوان در واگن مترو از جاي برمي خيزد و آرام مي گويد: آقا بفرماييد...بنشينيد!
دابل لايک...
جناب گشت ارشاد شما كدام نقش را ايفا ميكنيد؟ :)
شعر نيمايي بود؛ از استاد ادبيات ايران؛ دکتر ترکي
دخو ®
احسنت !
اصلا تعريف از خود نبود:)
دخو ®
تعريف از خود شد ديگه متاسفانه :) چه بچه ي مثبتي!
وظيفه تونه :)
خواهش ميکنم با نون اضافه
ئه تسي! چطوري؟ درس و مخش چه خبر؟ :دي
عجب!
روز و روزگار خوش ياعلي
الله اکبر کبيرا
تلفظت به درد خودت ميخوره. من بلت نيستم اونجوري بگم :دي ... واي پيشه و هزار درد سر :دي (روحيه و اينا)
شما الان با کي صحبت ميکنيد؟!
عجب!
سلام راشدجان .. راستش حال نکردم با اين فيدت .. بوي ترحم ازش مياد .. درحاليکه بنظرم بايدبخاطر شخصيت و تفکر و تجربه يک فرد پا به سن گذاشته و از روي احترام و نه ترحم به پايش برخيزيم ..
بارها شاهد بودم پير مرداني که در جواب اين محبت فردجوان با قاطعيت گفتن که خيلي ممنون .. راحتم
سلام جناب ميراب...فرمايشات شما هم با متن فيد تناقضي نداره !من احساسم احترام بود
اما از ديد من که البته مدعي نيستم اينگونه بود که اين يک هجوم غير مترقبه است و مثلا با تعارفات يک جوان در مترو است که متوجه رسيدن پيري ميشويم در حاليکه پيري يک صفت است بيشتر و مثلا استاد هر فن را پير آن فن مينمامند
عزيز دل .. بناگاه متوجه رسيدن گرد پيري ميشويد که جواني صندلي خويش در مترو را به شما تعارف ميکند. اين حضور ناگهاني يک هجوم است و خبر از اتفاقي ميدهد که شايد حداقل جوابش اينگونه باشد .. اي دل غافل ..
خب تمام نظرات شما هم همان برداشت من هست! اما ترحم کجاي اين داستانه؟
راشد جان .. اين آقا پسري که بلند ميشه ميگه بفرماييد بنشينيد به شخصي که تاا اون لحظه حس پير بودن نداشته
اما شايد حس احترام باشه!
YAZD
اينجا شده کلکسيون فيد هاي قديمي ... خدايا خودت نجاتمون بده ...
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top