پيام
+
ميگفت:
پدرم بعد کلي کلنجار رفتن اومد و گفت: بابا يه نگاهي به اين رباعي بنداز خودم گفتم!
فقط يه چيزي!
- چه چيزي بابا؟
- يه بيتش مال ابو سعيد ابوالخيره!
منم يه نگاهي به بابام کردم و گفتم:
رباعي کلا چهار مصرعه! دوتاش که مال ِ ابوسعيده! يه مصرعش هم که آزاده! *يه باري بگو يه مصرع گفتي!!!*
-نقل قول از ناصر فيض

* کميل *
91/9/27
*پوريا*
:))) زدي تو ذوقشون
.:راشد خدايي:.
:)
پروانگي
عجب
.:راشد خدايي:.
والا
.:راشد خدايي:.
سلام...به خودش بگين! ماشالا سن و سالي ازش گذشته و خودش شعور داره:)
سيدمحمدرضا فخري
اين بچه ي شماس ؟؟؟؟ ما بچه بوديم پامونو جلو بابامون دراز نمي کرديم... :))
.:راشد خدايي:.
مهندس ديگه گذش اون روزگار...يادش بخير:)
.:راشد خدايي:.
يه بار ديگه ميگفت: من (ناصر فيض) از شب تا صبح نشستم و يه شعر گفتم! صبح دادم به بابام و گفتم: ديشب تا صبح اين شعر را گفتم!!! بابام هم يه نگاهي بهش انداخت و گفت: اگه خوابيده بودي بهتر بود:)----اين به اون در
سربازي در مسير
سلام راشد جان . خوبي ؟ اين بنده خدا هم مثل من شعر ميگه که !!
.:راشد خدايي:.
سلام استاد عزيز:) شما شان اشعارتون اجل بر اين حرفهاست
سربازي در مسير
اي بابا سال دو بيت شعر که ديگه شان نداره !!
.:راشد خدايي:.
عجب!