شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ @};- دوباره مسابقه ي داستان نويسي @};- . لطفا داستان را ادامه دهيد... * خانم دکتر لبخندي زد و گفت: حالا خودت چي؟! دختر خانم دوست داري يا آقا پسر؟ شهلا گفت: والا چي بگم؟! *... مهلت شرکت درمسابقه تا فردا ساعت 19
متشکرم
چه خوب:)امامن چون نميتونم ادبي بنويسم شرکت نکنم سنگين تره:)
حالا مگه بقيه ادبي مينويسن؟!
حداقل يه چيز به دردبخور که مينويسن که سروته داره
پروانگي
يادم رفت بگم چرا :-/ : *آخ جون داستان*!!
مهديه...
امامن چون نميتونم ادبي بنويسم شرکت نکنم سنگين تره - ××بلاي آسموني××:)
پروانگي
اما من چون ميتونم ادبي بنويسم شرکت مي کنم برنده ميشم به نحو سنگيني - پروانگي - پروانگي
پروانگي يه کم اعتماد به نفست به منم بده:)
عجب!
پروانگي
چند کيلو مي خواي؟! پول داري که؟
مش صفرم تموم شد:)
عکس 5 قلوان يا از 5 تا خانوادن؟
5قلو نيستن:) توي اتاق نوزادان گرفتيم
پس چقد بچه يهو با هم ب دنيا اومدن!خودتون گرفتيد؟
عکس: *ذره بين زنده*
خانم دکتر لبخندي زد و گفت: حالا خودت چي؟! دختر خانم دوست داري يا آقا پسر؟ شهلا گفت: والا چي بگم؟! ...تو اين گروني فقط خدا کنه چند قلو نشه:)
بامزس!
* هاتف *
خانم دکتر لبخندي زد و گفت: حالا خودت چي؟! دختر خانم دوست داري يا آقا پسر؟ شهلا گفت: والا چي بگم؟!*هرچي خدا بخاد اگه هردوتا شو بده تازه اونم چهارقلو خيلي بهتره،دو تا دختر دوتا پسر*!رزق وروزيشونم خدا ميده!..
چه داستان منو خانوم هاتف متضاد هم بود:)الان اين جوابيه داستان من بود ديگه؟آره خانوم هاتف؟:)
* هاتف *
:)
شرکت کنيد ديگه!
پروانگي
. .شهلا گفت:والا چي بگم? و داشت خودش رو آماده مي کرد که يک نطق بلند بالا درباره مهم نبودن جنسيت بچه بگه که مادر شوهرش زري خانم از اون ور پريد وسط حرفش و با آب وتابي که به سر گردنش داد گفت: البته جنسيت بچه مهم نيست بهرحال برکت زندگيه پدر و مادره ولي پسره انشالله که تو اين پيري و کوري بشه عصا دسته ما! و با لبخند. يک وري به طرف شهلا گفت: مگه نه شهلا جون?!
پروانگي
شهلا که سعي مي کرد عصبانيت خودش رو بروز نده با نگاهي که فقط کاظم اون رو مي فهميد بهش گفت : نظر شما چيه کاظم جان? کاظم که از نگاه و صداي دندان هاي شهلا ترسيده بود و از طرفي هم نمي تونست رو حرف مامانش هم چيزي بگه فرار رو برقرار ترجيح داد وزير لب زمزمه کرد:
پروانگي
.الهي به مردان در خانه ات/ به آن زن ذليلان فرزانه ات/ به آنان که در بچه داري تکند / يلان عوض کردن پوشکند/ به زي ذي جماعت نما لطف خاص/ نفرما از اين يوغ ما را خلاص!
چرا کسي استقبال نميکنه؟چيزي نمونده به پايان مسابقه...داستان منو به حساب نيارين..بعدم براي ايجاد انگيزه بيشتر دردوستان ميخوام جايزه بدم به نفر اول..به برکت مسابقه خانم ابرار اعتبار دارم و ميخوام يه جوري خرجش کنم..اگه استقبال زياد شد مسابقه هاي بعدي هم جايزه ميدم
*تمديد شد!*
عطر ياس.
تا کي ؟
تا وقتي که آمارمون قابل قبول بشه
شهدا و ...
شهلا وقتي بچه را ديد گفت به همسرم بگيد بچه ات پسره ولي وقتي به همسرش تماس مگيرند گوشي از همان بيمارستان به صدا در مي آيد که شوهرش تصادف کرده و در کما است بقيه داستان را بنويس
عطر ياس.
خانم دکتر لبخندي زد و گفت: حالا خودت چي؟! دختر خانم دوست داري يا آقا پسر؟ شهلا گفت: والا چي بگم؟! - سرشو انداخت پايينو و زيرلبي گفت هر دو - هر چي خدا بخواد منم همونو دوس دارم .بعد لبخندي زد و رو به دکتر گفت : خانوم دکتر دختره مطمئنم منو زهرا خانمم روزي چنبار با هم درد و دل مي کرديم / دکتر : ناراحت نيستي؟ ، شهلا : نه چرا ناراحت ، خدا بهم هديه داده چي مي خوام از اين بهتر / گرم صحبت بودن که آقا کاظم
عطر ياس.
سراسيمه وارد اتاق شد سلام هر چي کردم نتونستم زودتر بيام ، خوبي شهلاجان زهراخانوم کجاست سالمه ؟ دکتر به صورت مشتاق زوج جوون نگاه کرد لبخندي زد و گفت مي رم زهرا خانوم رو بيارم . :D
عطر ياس.
خانم دکتر لبخندي زد و گفت: حالا خودت چي؟! دختر خانم دوست داري يا آقا پسر؟ شهلا گفت: والا چي بگم؟! سالم باشه خداروشکر فقط يه ده منتظر دخترن، ميدوني خانم دکتر راستش آقا کاظم گفته اگه اين بار بچمون دختر باشه منو مي بره کربلا ؛خانم دکتر : چه خوب پس قول بده رفتي زيارت ما رو فراموش نکني دعامون کني ها ؛
متشکرم...بازم شرکت کنيد
پروانگي
پس چي شد؟ :(
اي جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان ...
من اين فيدو نديده بودم:(
پروانگي
خوب ديدي الان بنويس :/
عطر ياس.
تبسم بنويس هنوز فردا نشده :)
عجب
عطر ياس.
دقيقا ميشه وقتي که ني گل بده B-)
شرکت کنيد! هنوز وقته:)
عطر ياس.
هنوز فردا نشده لطفاً شرکت کنيد =)
عطر ياس.
خانم دکتر لبخندي زد و گفت: حالا خودت چي؟! دختر خانم دوست داري يا آقا پسر؟ شهلا گفت: والا چي بگم؟! هنوز بهش فکر نکردم . چه دلي داري خانوم دکتر چه فرقي مي کنه ، آخرش که ميخوان ولت کنن برن .
عطر ياس.
خانم دکتر لبخندي زد و گفت: حالا خودت چي؟! دختر خانم دوست داري يا آقا پسر؟ شهلا گفت: والا چي بگم؟! اگه به خودم باشه دختر مي خوام . آخه شنيدم هر کي سه تا دختر پشت سر هم داشته باشه بهشتيه ، اين سومي ميشه
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top