پيام
+
فقط کافيه سر ِ جلسه ي امتحان بگي:
پييف هيييييييشششش با تواماااا سوال سه رو نوشتي؟
و درست در همين هنگام
يه مراقب ِ پير ِ کچل بالاي سرت سبز بشه
و بعد
اين تويي که
نمي دوني چه خاکي بايد به سرت بريزي
به زمين نگاه کني؟
به ديوار نگاه کني؟
توي چشم مراقب زل بزني؟
نشون بدي ترسيدي يا نه؟
پووف

ذره بين زنده
92/4/18
پروانگي
من هميشه در تقلب کردن شانس باهامه از اين دست مشکلات ندارم خدا رو شکر!
.:راشد خدايي:.
بجون مادر کريم کوراني تقلبي در کار نبود
پروانگي
اگر مي گفت نوشته بعد شما نمي پرسيد خب چي نوشتي؟!
وستا
عجبا .. راشد و تقلب :/
.:راشد خدايي:.
محض اطمينان قلوب مومنين پرسيدم! وگرنه اينهمه فرمول رو که نميشه همينطوري رو کاغذ اورد/ تقلب کجا! چرا حرف تو دهن آدم ميذاريد؟
پروانگي
کاملا مشخص بوده :) کار نشد نداره!
وستا
حرف تو دهن مردم؟! عجبا
.:راشد خدايي:.
بعله/ والا
خادمة الشهدا
ي بار تو عمرمون سر درس مکانيک داشتيم مث بچه آدم جواب ي مسئله رو مينوشتيم و سرمون تو ماشين حساب بود ک يهو ي نامه پرت شد رو ميزم!دختره با عجز و ناله نوشته بود من پدرم مريضه خودم سرماخوردم سه روزه ک تو بيمارستان بودم نتونسم بخونم جون مادرت جواب يکي از سوالا رو بم بگو و اينا هيچي ديگه اشک تو چشام حلقه زده بود ميخواسم برم کلن تو افق محو شم از اين مشکلاتي ک جوونا دارن:|
.:راشد خدايي:.
اين الان داستان باور کردني بود يا باور نکردني؟
خادمة الشهدا
رفتم تو افق محو شدمو و صندلي قبل نشسم و بقيه جوابمو نوشتم:دي
.:راشد خدايي:.
بنده خدا گناه داشت! من بودم برگه مو ميدادم بهش
خادمة الشهدا
خدائيش ي صفحه حل مسئله رو چ جوري بدم بش؟:|
.:راشد خدايي:.
اسم خودتون بالاي برگه رو خط ميزديد و برگه را در نهايت سخاوتمندي بهش هديه ميکردين
خادمة الشهدا
عمرن:|
.:راشد خدايي:.
خدا سخاوت عنايت فرمايد
خادمة الشهدا
و عدالت:|
.:راشد خدايي:.
اي بابا...عدالت کجا هس؟!/ نخند
.:راشد خدايي:.
بجون خودم تقلبي در کار نبود! کسي باور نميکنه؟
پروانگي
نه!
*ياسمين بانو*
اصن يه وعضي... ولي من اصولا نميترسم زول ميزنم تو چش مراقب با ي لبخند پوکند ابروهامو واسش ميندازم بالا(اره جون عمم)
تبسم بهار ♥
به عمرم تقلب نکردم و نرسوندم - شما بد آموزي داريد !
.:راشد خدايي:.
اي بابا... اينجا ماشالا همه بهشتي هستن:)
.:راشد خدايي:.
من اهل تقلب نيستم! اما رفقا اهلش هستن و ما رو هم دارن آلوده ميکنن
.:راشد خدايي:.
B-)
* کميل *
ما که اصلا شانس نداشتيم خدا رو شکر و همون جوري هم تموم شد ! نصف امتحانات رو چسبيده بودم به وايت بورد :)
.:راشد خدايي:.
شانس و اينا مالِ تو قصه هاست! برو ببين م ت خ خ چجوري خرخوني ميکنه
* کميل *
ما که با خر خون ها کاري نداريم
.:راشد خدايي:.
خر خون ها هم با شما کاري ندارن! اصلا شما رو بحساب نميارن!!!
.:راشد خدايي:.
م ت خ خ يه زماني روزي 20 تا خ برام ميفرستاد و هر روز برام زنگ ميزد! اما يه چند ماهي هست که ما رو هم ...