شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ محمد حسين جعفريان تعريف مي کرد: در دهكده خواجه بهاالدين بوديم. خط اول نبرد با طالبان. جنگ سختي درگرفته بود و احمد شاه مسعود جنگ را فرماندهي مي كرد. از شب قبل صحبت ما درباره شعر گل كرده بود. حرف هايي درباره شعر سپيد داشت. فرماندهانش جرات نداشتند حرفش را قطع كنند اما خون خونشان را مي خورد. بالاخره ملاقربان -يار نزديك مسعود- جلو آمد و گفت: بسيار ببخشن آمر صاحب! حالي گپ *عمليات* است و نه *ادبيات*
مسعود گفت: مرتكه! كلگي (تمام) اي *عمليات* از خاطر اي *ادبيات* است! البته اين را هم بگويم كه مرتكه در افغانستان براي احترام است و همه جا به ما هم مرتكه مي گفتند.
نمفهممش:|
همه شو نفهميديد؟
کلشو نفهميدم..
ميگفت تو اون شرايط سخت و توپ و ترکش چهارساعت درباره ادبيات با من حرف ميزد و توجهي به فرماندهانش نداشت! بعد ملاقربان ديگه از خط در رفت و گفت حالا وقت عمليات هست نه ادبيات (انحصاراادبيات فارسي)!!! و احمد شاه گفت: اي کاش ميدونستي کل اين عمليات ها بخاطر اين ادبيات هست! مرتکه
آهان...ممنون از توضيح ِ مبسوطتون...در حد ِ سواد ِ مهدِ کودکي ِ ما بگين متوجه بشيم...
خواهش ميکنم:) الان کامل متوجه شديد؟
در حد ِ سواد ِ ما که بيان کنيد متوجه ميشيم..بله...
چون لهجه ي افغاني داشت متوجه نشديد
جوان مرد مردمي هستند... مردم اين ديار ..
ما که تو قم کلن داريم به تمام لهجات داريم تسلط پيدا مي کنيم علي الخصوص لهجه ي افغاني:)
* کميل *
مرتکه ! دعا کردي يا نه ؟ :)
شما قمي هستيد؟! من فک کردم شيرازي هستيد:)/ مرتکه برات نماز خوندم مرتکه!
* کميل *
ممنون مرتکه ! :)
خواهش ميکنم مرتکه
فعلا در جوار بي بي هسيم @};- و ماشاله هزار نوع فرهنگ و لهجه هست اينجا
بيخيال افغاني قشن تره /عربا رو کلا نوفهمم آخه تو حرم يه سوال مي کنند ده بار تکرار ميکنند باز من :|
سلام و درود به همه مرتکه ها خصوصا*راشد*
دکتر اي مرتکه:)
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top