پيام
+
آشفته مکن خواب خوش و رويا را
مسپـار بــه آواي حـــــزين دنـيــــا را
اي اشک نمک مريز بر زخــم دلش
اي مشک دگر تشنه مکن دريــا را

* هاتف *
92/9/15

قافيه باران
اي اشک بپوشان عطش لبها را/اي ناله مجو قفل دل مولا را/اي چرخ در اين سير اخا گرد فرات/سالم برسان دست حسين سقا را 1386
قافيه باران
اين دو بيت رو اون سال در جواب اين دو بيت نوشتم که دوستم فرستاده بود
.:راشد خدايي:.
شعر شما قشنگتره
دلتنگ...
خيلي زيبا و پر معنا
مرصاد65
سالم برسان دست حسين سقا را...
قافيه باران
نظر لطف شماست ممنون از همه ي دوستان
*بنت فاطمه*اظهر
جناب خدايي شعر از خودتون بود؟
.:راشد خدايي:.
حسين کارگر بيا خ
قافيه باران
سلام ببخشيد اون شعري که براي من فرستاده بودند اين بود(خيلي به شعر شما نزديکه) :اي بحر ببين خشکي اين لبها را/ اي آب در آتش منشان سقا را/اي تير خطا کن زهدف چشم بپوش/ اي مشک مريز آبروي سقارا... باز هم عذر ميخوام ببخشيد.
.:راشد خدايي:.
پيش مياد. خدا ببخشه