شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ پدر از بي پولي گفت و قسط هاي عقب مانده مادر از سختي راه و بي خوابي و ملافه و حمام ساعت شد 12 نصفه شب گفتيم برويم سر اصل مطلب يکي گفت برويم شيراز ديگري گفت نه خير مشهد ساعت شد 5 صبح مادر گفت: بالاخره کجا برويم پدر گفت: برويم بخوابيم. ــــــــــــــــــــاکبر اکسير
* کميل *
مرحوم منوچهر نوذري و ايرج نوذري !
تو کار فيلمي؟!
* کميل *
قبلا بودم ، الان نه
الان چيکاره اي؟
* کميل *
الان مزدورم ، پول مي گيرم آدم مي كشم
خمس مالتو ميدي؟
* کميل *
نه ديگه ! رد مظالم مي دم همشو !
موفق باشي دايي جان
* کميل *
اوچيكتيم عمويي
:) شب خوش
کميل :D
* کميل *
في امان الله اخوي بلندمرتبه :)
ايرج نوذري از همون اول قيافه اش همينجوري بوده:|
چجوري بوده؟
همونجوري ک نميشه گف
عجب
پروانگي
چه جالب بود
اهوم
اين چه عکس چرتيه
اينو خداشاهده خوده مهدي گفت و من بدون کم و کاست نوشتم :D :D
بچه هم مث خودت بي ادبه
بچه هم تورو شناخت کله گنده : ) )
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top