ابزار رایگان وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن


میرزا بنویسان

 مایکل ادلبایو 28 ساله جوان سیاه پوست در حالی که با کارد و ساطور یک سرباز انگلیسی را مثله کرده رو به دوربین اینطور عنوان می کند:

   من از زنانی که مجبور شدند این صحنه را ببینند عذر می خواهم، اما شما باید بدانید که زنان ما هر روز ناچارند چنین صحنه هایی را ببینند.

و اینچنین پروژه ی جدید اسلام هراسی در انگلستان درست اندکی پس از امریکا رقم می خورد!

  به لحاظ ترکیب جمعیتی و میزان جرم و جنایت، انگلستان بدترین کشور اروپا شناخته می شود. شاهد بر این مدعا همین که شهروندان لندنی بسیار آرام و بی هیچ دلهره ای از کنار جسد سرباز کشته شده و قاتلان در حال تردد هستند! چرا که در طول روز نیز با این صحنه ها برخورد دارند.

در انگلیس حدود 2043 مورد جرم به ازای هر 100،000 نفر به وقوع می پیوند،یعنی هر دو دقیقه یک جرم! این در حالیست که میزان جرم و جنایت در ایالت متحده در ازای هر 100000 هزار نفر برابر با 466 مورد، کانادا با 935 ،استرالیا با 92 و آفریقای جنوبی با 1609 مورد می باشد.

بر پایه ی گزارشات با وجود آنکه این دو نفر انگلیسی هستند و حتی اصلیت آنها نیز مربوط به خاورمیانه و کشورهای مسلمان نیست، اما رسانه های انگلیسی و در راس آنها BBC با تاکید بر مسلمان بودن آنها احساسات عمومی را علیه مسلمانان بر می انگیزند. که در نهایت گروهی از انگلیسی ها با شعار "مقابل مسلمانان تسلیم نشوید" با هزار و دویست پلیسی که در خیابان های لندن مستقر شده درگیر می شوند!  و در نتیجه ی این درگیری ها به مسجدی در لندن نیز حمله می شود.

اما درونمایه این اقدام چیست و چگونه این جنایت را می توان تحلیل کرد؟ یا اصلا این اتفاق در بین عامه مردم انگلیس چه بازخوردی دارد؟

1-      قوای نظامی در هر کشوری نماد حفظ و حراست از تمامیت آن کشور است. و تعدی به نیروهای ارتش یک کشور، در اذهان تجاوز به خاک آن کشور تلقی می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که قاتلان به نوعی خواستار ضربه زدن به استقلال و تجاوز به حدود کشور کشور انگلستان بودند!

2-      قاتلان پس از بریدن سر سرباز انگلیسی فریاد "الله اکبر" بر آوردند. همانطور که می دانیم تکبیر یکی از شعار های مسلمان است که پس از پیروزی سر داده می شود. لذا باز هم نقطه ی اتهام به سمت مسلمانان نشانه می رود؛ چرا که آنان در خاک انگلستان با یک جنایت فجیع  و وحشیانه به پیروزی بزرگی دست پیدا کرده اند و این یک هشدار جدی برای ساکنان کشورهای غربی است!

3-      بریدن سر و تکه تکه کردن بدن نه تنها در اسلام، بلکه در هیچ دینی پذیرفته شده نیست. لذا این نوع جنایت حامل یک پیام دیگر هم برای افکار عمومی خواهد بود وآن توحش مسلمانان است!

4-      با توجه به اینکه این سرباز در افغانستان نیز مشغول به خدمت بوده، می توان لزوم مبارزه مستمر با تروریسم را در کشورهای مسلمان نشین بیشتر حس کرد!

 

حال برخورد رسانه های غربی با این موضوع نیز در نوع خود جالب است. بطور مثال BBC سهم بسیاری از خبرهای خود را به این جنایت اختصاص می دهد. این رسانه پس از انتشار خبر قتل سرباز انگلیسی زیرکانه با زیرنویس های گنک و مبهم ابتدا افکار عمومی را برای یک خبر تلخ آماده می کند و پله پله با پرورش دادن خبر به این نقطه می رسد که یکی از قاتلان (همان جوان سیاه پوست) دارای ملیت غیر انگیسی است و در پایان مشخص می شود که این جوان سیاه پوست همانند تیمور سارنائف 26 ساله از متهمان بمب‌گذاری در مسابقه دو ماراتن بوستون یک مسلمان افراطی بوده است!

اما چرا رسانه ها در همان ابتدا ملیت و مذهب قاتل را مسلمان افراطی غیر انگلیسی عنوان نکردند؟! آیا این امر بخاطر فقدان اطلاعات خبری بوده و یا موضوع دیگری در کار است؟ پاسخ این مسئله بسیار آسان است. رسانه ها برای باورپذیری و تاثیر بیشتر مطالب خود مخاطب را کم کم با واقعیت (البته واقعیتی رسانه ای) روبرو کرده و آنان را تا روزها با این مسئله مواجه می سازند و از آن بنفع خود استفاده می کنند.

 بدون شک این اتفاق برای رسانه های استکباری یک سوژه ی ناب است که می توان با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی قوی مبارزه با اسلام را ضروری جلوه داد. از دید رسانه ای جنگ در عراق و افغانستان و همچنین حضور نظامی در سایر بلاد اسلامی انکارناپذیر است. اگر چه به ظاهر بن لادن در پاکستان کشته شده، اما ظهور مسلمان افراطی امروز امنیت دنیا را تهدید کرده و مبارزه جدی با اسلام امری حیاتی تلقی می شود.

در پایان برداشت نویسنده از این اتفاق که به موازات پروژه های از پیش تعیین شده در سایر کشور ها نظیر آمریکا انجام گرفته، شروع دور جدید اسلام هراسی غربی است. می توان گفت که در آینده ی نه چندان دور باید منتظر اقدامات مشابهی در سایر کشورهای غربی خصوصا کشورهای عضو ناتو باشیم.

پس اگر در روزهای آتی در یکی از فیلمهای هالیوودی و یا یکی از بازی های ساخت کمپانی های صهیونیستی چهره ای شبیه به مایکل ادلبایو را مشاهده کردید، چندان تعجب نکنید! چرا که چهره ی جدید اسلام در غرب مایکل ادلبایو است.

 

 


این قسمت 2 پس از انتشار مطلب اضافه گردید!

پی نوشت: درست 2 روز پس از انتشار این مطلب و پیش بینی نویسنده مبنی بر احتمال قوی انجام اقدامات مشابه (رجوع شود به پاراگراف ماقبل آخر نوشته)در سایر کشورهای غربی خصوصا عضو ناتو یک سرباز دیگر نیز در پاریس مورد حمله قرار گرفت! لذا به احتمال قوی در آینده نزدیک شاهد حضور و دخالت نظامی آمریکا و ناتو در یکی دیگر از کشورهای مسلمان خواهیم بود!


[ جمعه 92/3/3 ] [ 3:49 عصر ] [ راشد خدایی ] [ پامنبری ها () ]

 

خب حالا که بازار احراز صلاحیت ها و عدم احراز صلاحیت داغه  ما هم یه پست داغون و چرت و پرت میزنیم، تا عدم صلاحیت وبلاگ بچه مرشد هم به همه احراز بشه!

چند شب پیش بود که به همراه خانواده به یه رستوران سنتی رفتیم. جالب اینکه  دیر رسیدن ما باعث شده بود که با پاسخ "غذا تمام شد" مواجه بشیم!

 و این ملت شکم گنده و شکم گشنه بودند که کم مونده سرآشپز و گارسون را با هم لقمه پیچ کنن. بالاخره با پلتیک و رایزنی های انجام شده تونستیم چارتا کش لقمه سفارش بدیم که اون هم به معطلی 3 ساعته ما در رستوران نمی ارزید.

بعد از صرف شام در حالی در فضای باغ پیرامون رستوران مشغول قدم زدن بودم، همینجوری و بدون هیچ قصد و نیتی (آره جونِ عمم!) متوجه صبحتهای یه خانواده شدم که داشتن از رستوران میومدن بیرون!

عروس خانواده که زنی قد بلند و استخونی بود خطاب به مادر شوهر:

من هنوز حرفام تموم نشده!

مادر شوهر500 ساله: شما اجازه بده

عروس: نه! شما باید حرف دهنتو بفهمی!

مادر شوهر 500ساله و 2 ثانیه ای: ببین من تو راهِ مشهد هم بهت گفتم!

عروس استخونی: میدونم! شما باید حرف دهنتو بفمهی! من به فلانی هم (اسم اون طرفو متوجه نشدم) گفتم که مث خودش صحبت میکنم! یعنی چی که دهنتو وا میکنی و هرچی میخوای میگی؟!

مادر شوهر 500 ساله و 32 ثانیه ای: عروس شما باید حرف دهنتو بفهمی

حالا شما فرض کنید که ما (یه بچه دهاتیِ ندیده!!!) چه حالی شدیم! یه عروس و مادر شوهر خیلی خیلی ریلکس و آرام داشتند با هم به سبک مدرن و متمدنانه جدل می کردن! در حالی که دست کودکشان هم در دست مادر بود و آموزش بی احترامی به بزرگتر را می دید!

در این بین رفتار شوهرِ الاغشان (ببخشید از دهنم در رفت) جالب بود که مثل گونی سیب زمینی پشت سرِ سرکار در حال قدم زدن بود و انگار نه انگار که چارکیلو استخون بدون چربی داره مادرِ پیرش رو میخوره!

غرض از تمام صغری و کبری چیدن ها تنها همین بود؛ نویسنده نگران حال کودکان فرداست! آنهایی که قطعا بویی از حرمت و ادب نبرده اند. همانهایی که برای فردایی آماده می شوند تا به والدین خود هتاکی کنند، مگر اینکه" دنیا دار مکافات است" دروغ باشد...

 

 

 

پی نوشت:

چند عکس از باغ دولت آباد

دوربین:canon 650D

 

باغ دولت آباد/ راشد خدایی

 

راشد خدایی -باغ دولت آباد

 

باغ دولت آباد راشد خدایی

 

راشد خدایی دولت آباد

 

دولت آباد

 

 

راشد خدایی باغ دولت آباد

 


[ چهارشنبه 92/3/1 ] [ 5:34 عصر ] [ راشد خدایی ] [ پامنبری ها () ]
.: Weblog Themes By rashedkhodaei :.

درباره بچه مرشد اعلی الله مقامه الشریف

پیچک