به گزارش مشرق به نقل از رجا، روابط دیپلماسی ایران و برزیل با گذشت زمان در حوزه‌های مختلف رشد کرد و این مطلب تنها به حوزه مسائل سیاسی و دیپلماتیک ختم نمی‌شد، مبادلات بزرگ اقتصادی میان بازرگان ایران و برزیل و ارتقای سطح فعالیت‌های فرهنگی بین چره‌های این دو کشور در حال توسعه مسیر تکامل روابط میان این دو کشور را بهبود بخشید، با فعال شدن بخش‌های مختلف در این پروسه بسیاری از کارشناسان به مقامات دو کشور پیشنهاد دادند در حوزه ورزش نیز فعالیت‌های مشترک آغاز شود، از آنجا که مسوولان دو کشور در زمینه ورزشی علایق منحصر به فردی داشتند تصمیم گرفتند در این حوزه نیز همکاری‌های قابل توجهی داشته باشند.
محصول این تفکر انجام بازی دوستانه تیم ملی فوتبال ایران و برزیل بود؛ اتفاقی که برای کمتر کسی قابل تصور بود اما با این حال روابط آیده‌ال روسای جمهور ایران و برزیل منجر به این شد تا مقدمات انجام این بازی بزرگ فراهم شود. پس از انجام مذاکرات اولیه و بررسی راهکارهای بهبود روابط دیپلماسی ایران و برزیل در حوزه‌های مختلف تصمیم بزرگ اتخاذ می‌شود تا تیم ملی فوتبال ایران و برزیل در کشور امارات به مصاف هم بروند تا مانور همگرایی روابط مطلوب دو کشور به شکل تمام عیار شکل بگیرد.
فوتبال دوستان ایرانی از شنیدن خبر انجام این بازی دوستانه بر سر ذوق آمده بودند، بازی با تیمی که در سطح جهان چنان آوازه‌ای دارد که کسی نمی‌تواند به سادگی از کنار آن عبور کند آنقدر رویایی بود که هیچ کس نتوانست رضایت خود را از برگزاری این دیدار پنهان کند اما عده‌ای در این برهه همانند ادوار گذشته ساز مخالف خود را کوک کردند تا شاید هیجان این بازی بزرگ را با طرح مسائل بی پایه و اساس از بین ببرند تا به زعم خود پیروزی ایران در این برهه را کمرنگ جلوه دهند.
****
این جریان خبری که با سیاست‌های سران جنبش سبز فعالیت‌های خود را در حوزه ورزش دنبال می‌کنند در حرکت کاملا هدفدار موجی را در رسانه‌های تحت اختیار خود راه‌اندازی کردند تا به مخاطبان خود القا کنند که این بازی کوچک‌ترین ارتباطی به مسائل دیپلماتیک ندارد و تنها مدیریت دو فدراسیون ایران و برزیل باعث انجام چنین بازی دوستانه‌ای شده است، انتشار اخبار بی‌پایه و اساس و طرح ادعاهای واهی از جمله فعالیت‌های این افراد بود چون آنها دوست نداشتند بار دیگر شاهد پیروزی دیپلماسی دولت ایران در فضای بین‌الملل باشند، هرچند رسانه‌های اروپایی انجام این بازی را نشات گرفته از روابط مطلوب دولت ایران و دولت برزیل می‌دانستند اما این عده اندک با شنا کردن در خلاف جهت آب به دنبال سیاه‌نمایی بودند تا چهره دولت را بی‌تاثیر در این ماجرا نشان دهند.
نکته جالب توجه در این ماجرا اینجاست که جریان خبری مذکور که در مقاطع مختلف خبری بارها نارضایتی خود را از عملکرد مسوولان فدراسیون فوتبال ایران نشان داده بودندو و با طرح مطالب توهین‌آمیز مدیریت فوتبال ایران را زیر سوال برده بودند حالا با قهرمان‌سازی از مدیران فدراسیون فوتبال به دنبال تخریب چهره‌ دولت هستند! به عنوان مثال یکی از سایت‌های خبری این جریان که در خارج از ایران توسط ( س – ق) اداره می‌شود در مطلبی مدعی شده است: «رسانه‌های حامی دولت دهم با جعل اخبار مربوط به بازی ایران و برزیل به دنبال تلاش برای مصادره این بازی نفع احمدی نژاد هستند!»
در حالی که تمام مستندات حکایت از این دارد که این بازی تنها و تنها به دلیل وجود رابطه ایده‌آل میان روسای جمهور ایران و برزیل صورت گرفته چون اگر غیر از این بود در ادوار گذشته چنین بازی بزرگی در فوتبال ایران انجام می‌شد.
سینه چاکی افرادی که تا دیروز از هیچ کوششی برای تضعیف مدیریت فوتبال ایران دریغ نمی‌ورزیدند در این ماجرا برای مدیریت فوتبال ایران جای سوال بسیاری دارد؟ این که چرا منتقدان بیرون نشین فوتبال ایران حالا به یکباره به یاد دفاع از نحوه مدیریت علی کفاشیان و دیگر همکارانش افتاده‌اند خود بهترین سند برای پی بردن به تفکر این افراد است. افکار عمومی به این نکته توجه خواهد داشت که چرا فردی که پرونده‌های متعددی در خصوص فساد در فوتبال دارد به صورت کاملا هدفمند با جریان مخالف نظام همصدا می‌شود و از ابزارهای در اختیار خود در جهت تضیعف چهره رئیس‌جمهور استفاده می‌کند تا خوش‌خدمتی خود را به دشمنان انقلاب اثبات کند. رفتارهای مدیران ایرانی و سابقه دار برخی‌های فارسی‌زبان خارجی در حوزه ورزش نشان دهنده این مطلب است که مقام‌های امنیتی باید به جز زیر نظر گرفتن چهره‌های ضد انقلاب در اندیشه شناسایی مهره‌های دیگر این جریان‌ها در حوزه مختلف دیگر هم باشند