ابزار رایگان وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن


میرزا بنویسان

 

چقدر خوبه که ما از حداقل امکانات؛ حداکثر بهره را ببریم. مثل مسئولین دانشگاه ما که هر روز یک ایده ی خلاقانه را در محیط آموزشی اجرا می کنند.

از آنجایی که اصولا در لغتنامه دانشجو مساوی است با آدم ندیده و غربتی؛ نوع برخورد هم همیشه متناسب حال این افراد بوده! دانشجو کسی است که از دوره ی دبستان یاد گرفته که باید WC معلمین و متعلمین تفاوت فاحشی داشته باشه! گذشته از موقعیت سوق الجیشی که WC معلمین داره؛ وضعیت تهویه و امکانات جانبی آن دانش آموز را وسوسه می کند که حتی یکبار هم شده در عمر تحصیل خود، این فضا را تجربه کند.

حال ممکن است که سیر درد کلیه یک دانش آموز و فشار وارده بر عضلات؛ همچنین صعب العبور بودن مسیر دسترسی به یک WC دانش آموزی موجب حضور ناخواسته ی او در WCمعلمین شود!

اما پرواضح است که استفاده ی یک دانش آموز از امکانات رفاهی معلمین امری قبیح و ناشایست است، فلذا در چارت سازمانی یک ناظم تصریح شده است که:

هرگاه دانش آموزی قصد تعدی و اهانت به امکانات آموزشی رفاهی کارکنان مدارس را داشته باشد؛ طبق ماده واحده ی 8 سازمان محکوم به تحمل 20 ضربه خط کش می باشد( بدیهی است که میزان استفاده ازالفاظ رکیک طبق تشخیص ناظم می باشد)

بگذریم؛ غرض از اینهمه مقدمه چینی این بود؛ که به نکته ظریفی برسیم! و آن جنبه ی پایین دانشجویان اعم از دولتی و آزاد و پیام نور است...

صبح زود بود که برای انجام کاری وارد ساختمان اداری دانشگاه شدم. پس از رسیدگی به امور محوله و مواجهه با پاسخ کریمانه ی مسئولین مبنی بر اینکه مسئول امور مالی در مرخصی بسر می برند؛ راهی جز راه منزل در پیش نبود. با خود گفتم؛ ما که کاری از پیش نبردیم، لااقل از آبخوری جرعه ای آب نوشیده تا اندکی از بی حاصلی حضور کاسته شود.

راهی نیست جز اینکه دوباره نقبی به خاطرات مدرسه بزنیم! از کودکی نصب العین ما کرده بودند  که هنگام نوشیدن آب از لیوان استفاده کنیم. لکن چشمم را به قاعده ی نعلبکی مرغی کرده و دنبال لیوان یکبار مصرف گشتم!

قانون نانوشته ی دیگری درباره ی ما انسانهای جهان سومی است و آن اینکه: جنبه ی لیوان یکبار مصرف را نداریم! به محض رویت لیوان یکبار مصرف ناقابل ناخودآگاه تشنه مان می شود! لیوان را تا خِرخِره پر می کنیم و تنها یک سی سی می نوشیم! همین که لیوان را از حیّز انتفاع خارج کنیم شعله ی عطش فروکش کرده و قسممان راست می شود!

پس راهی نیست جز اینکه محدودیتهای لیوانی اعمال شود!

اما جالب اینجا بود که اتاق فکر دانشگاه ما  ایده ی خلاقانه ای را اجرا و به قول معروف با یک تیر هزاران نشان را زده بود. مبتکرین در اقدامی خارق العاده لیوانهای یکبار مصرف را در ورودی درب WC قرار داده بودند، تا اگر کسی هم جنبه ی لیوان یکبار مصرف را نداشت به جنبه بیاید!

 

راشد خدایی لیوان یکبار مصرف

 

و اما استدلالهای مبتکرین این طرح برای قرار دادن لیوانها در ورودی درب WC:

1- دانشجو هنگام چنگ اندازی به ظرف لیوان ناخودآگاه دچار مسمومیت شیمیایی شده و مشاعر خود را از دست می دهد! پس نامبرده دچار نوعی فراموشی کوتاه مدت می شود و از خیر لیوان می گذرد!

2- چون آمار سُر خوردن و شکستگی استخوان در این محیط ها  بسیار بالاست، لذا عده ای از دانشجویان نیز با لیز خوردن و اورژانسی شدن احوال، خود به خود از دور خارج می شوند!

3- چون سفارش شده است که با پای چپ وارد توالت شوید و بالطبع هنوز هم کسانی هستند که دست راست و چپ خود را نمی شناسند؛ لکن وارد نمی شوند و بقول معروف: دستشان کوتاه و لیوان بر نخیل!

و هزاران نکته ی دیگر!

اما باز هم عده ای هستند که خیره سرانه با وجود اینهمه تحریم و اعمال محدودیت لیوان ها را استفاده می کنند! بدین منظور دوربین حراست آنان را تحت نظر گرفته و به موقع چُپُقشان  پشت و رو چاق خواهد شد!

پ.ن: با دست آب بخورید که اینهمه خفت نکشید!!! 

 

 


[ شنبه 91/6/18 ] [ 9:15 عصر ] [ راشد خدایی ] [ پامنبری ها () ]
.: Weblog Themes By rashedkhodaei :.

درباره بچه مرشد اعلی الله مقامه الشریف

پیچک